سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94
سکوی نفتی اردشیر و سکوی نفتی نوروز
سماجت در برابر مانور نظامی
خوب دوستان عزیز ما بعد از هفته ها پایش وضعیت هوا و همینطور پایش وضعیت ماه قمری صبح پنجشنبه هفت خرداد به مقصد گناوه حرکت کردیم و برنامه این بود که شب رو در گناوه بخوابیم و با استراحت کامل جمعه صبح برای اقامت دو شبه در قایق به سمت سکوی نفتی اردشیر حرکت کنیم، در حوالی یاسوج به محلی رسیدیم که یک رودخانه بزرگ از سمت راست جاده در جریان بود و در طول این رودخانه با تابلوی 3 پروش ماهی با ظرفیت های عظیم روبرو شدیم و به همین دلیل در اولین فرصت جایی که رودخانه پهن شده بود توقف کردیم و از ارتفاع 3-4 متری به پایین دره نگاهی انداختیم و با صحنه غافلگبر کننده ای روبرو شدیم! ازدحام ماهی های قزل آلای درشت و پرش دیوانه وارشون روی آب کم مونده بود مارو با تجهیزات سنگین ماهیگیری آب شور به لب آب بکشونه ولی با هزار جور زحمت و استدلال منطقی خودمون رو کنترل کردیم و نیم ساعت از دیدن این صحنه لذت بردیم و راه افتادیم برای اینکه شما هم با حال و هوای این رودخانه آشنا بشین از محیط وحشی و بکرش چند تا عکس گرفتم که برای شما خواهم گذاشت. پس از ساعت ها رانندگی حدود ساعت نه شب به گناوه رسیدیم و طبق معمول مهمان ناصر خان ناخدای قایقی که ما رو به دریا می بره شدیم، پس از خالی کردن وسایل ضروری از ماشین کم کم با حالت های غیر عادی ناصر و علی آقا صاحب قایق روبرو شدیم و بعد از پرسش و اصرار این جمله رو دریافت کردیم که "" ما امروز ظهر با خبر شدیم و از امروز تا سه شنبه هفته آینده به دلیل مانور نظامی به هیچ قایقی اجازه خروج داده نخواهد شد!!! "" و اینکه چون شما راه افتاده بودید ما نتونستیم به شما بگیم!
حالا خودتون می تونید وضعیت و حال و روز ما رو درک کنید!
ما که کلا از رو رفتن تو مراممون نیست بخصوص در مورد ماهیگیری آب شور شب رو به امید پیدا کردن راه حلی برای این مشکل خوابیدیم.
صبح خیلی زود بیدار شدیم و به اسکله رفتیم و با تعداد زیاد قایق هایی که اجازه خروج نگرفته بودن و تجمع کرده بودن روبرو شدیم
این ممنوعیت برای من خیلی عجیب بود چون می دونستم در این منطقه با وجود تاسیسات عظیم نفتی و وجود جزیره خارگ و خطوط لوله انتقال نفت عمده صادرات ایران مانور نظامی خیلی عقلانی نیست و احتمالا محل انجام مانور فاصله زیادی با این منطقه داره و این ممنوعیت هم احتمالا از سر بی حوصلگی مسئولین محترم برای تمام حاشیه دریا در خلیج فارس صادر شده پس شروع به برقراری تماس با هر کسی که در بوشهر، بندر دیر، بندر گناوه، بندر امام حسن و بندر دیلم می شناختیم شدیم، معلوم شد که ممنوعیت برای همه مناطق هست ولی پیدا شدن یکی دو داوطلب البته با قیمت های دو سه برابر برای بردن ما کم کم روزنه های امید رو باز کرد.
بلاخره با کمک یک دوست قدیمی خوب آقا محسن در دیلم با یک غواص تفریحی آشنا شدیم که با یک ملوان آماده رفتن به دریا بود و چون از اسکله تفریحی حرکت می کرد کنترل کمتری روش انجام می شد و ما بعد از اینکه از عواقب دستگیر شدن که 2 شب بازداشت در سربندر بود آگاه شدیم مسئولیتشو پذیرفتیم و قرار رو برای صبح روز شنبه ساعت 7 صبح فیکس کردیم.
صبح جمعه با یک ساعت تاخیر به سمت سکوی نفتی اردشیر در فاصله 58 مایلی جنوب غربی به راه افتادیم و البته شانس هایی هم در این سفر آوردیم که اولی استفاده از یک قایق بزرگ 27 فوت با سایه بان سرتاسری قابل جمع شدن در 2 مرحله و دوم همراه داشتن یک جاشو که ما رو از عملیات طاقت فرسا و خطرناک انداختن و جمع کردن لنگر معاف می کرد بود و البته همراهی قایقران خوش مشرب آقا شاهرخ.
در راه با دسته بزرگ ماهی تن باله مشکی رو برو شدیم و من که از قبل خودم رو برای این صحنه وبرای اولین بار آزمایش طعمه های پاپر و استیک بیت آماده کرده بودم از قایقران خواستیم که توقف کنه و شروع به سر هم کردن تجهیزات اسپینینگ سنگین کردم ولی متاسفانه به دلیل بی تجربگی دسته تن ها رو تعقیب نکردیم و بعد از آماده شدن تجهیزات جستجوی ما برای پیدا کردن دسته بی نتیجه ماند!
حوالی ظهر به سکوی شماره 1 اردشیر که دورترین سکو از مجموع 3 سکوی مشعل دار اردشیر هست رسیدیم، توضیح می دم که در یک نوار با فاصله های تقریبا 20 مایلی اول سکوی نوروز هست و بعد اردشیر و بعد سروش و در نهایت فروزان که هر کدوم شامل چندین چاه و سکو و چند سکوی مشعل دار هستند و البته تاسیسات عظیمی در هر یک به صورت رها شده وجود داره مثلا در سکوی نفتی اردشیر یک سازه بسیار بزرگ احتمالا با حدود 30 اتاق و یک سالن بزرگ که به دلیل پوسیدگی و عدم تعمیر رها شده و غیرقابل استفاده است و به صورت یک سایه بان عظیم برای قایق های ماهیگیری و البته محل مناسب صید هامور استفاده می شه.
در روز اول با یک مشکل روبرو شدیم که عدم وجود حشینه( ماهی ساردین) بود و عملا ماهیگیری جیگ روزانه با طعمه زنده رو منتفی کرد! سرنشین های قایق و یکی از دوستان من فرهاد شروع به ماهیگیری کف خواب با طعمه ماهی مرکب کردند ولی من و محمود ترجیح دادیم که انرژیمون رو برای جیگینگ شبانه به منظور صید شیر های غول پیکر اردشیر نگه داریم و تا شب استراحت کردیم، تا شب فرهاد و علی ملوان قایق موفق شدن چند تا هامور نچندان بزرگ، یک میشک، چند تا تک خال و یک شیری نسبتا بزرگ صید کنن ولی راستش این روش ماهیگیری برای من بکلی جذابیتش رو از دست داده!
از حدود ساعت 9 شب جیگینگ با طعمه های نا متوازن 200 گرمی شروع شد.
من که حسابی استراحت کرده بودم با جدیت و پشتکار زیادی تکنیکهای ترکیبی چیگینگ رو اجرا می کردم و واقعا نمی تونم براتون توضیح بدم که این کار چقدر می تونه سخت و فرسایشی باشه! چندین ساعت از شروع جیگینگ گذشته بود و از هیچ قایقی صدایی در نمی یومد که ناگهان یکی از قایق های محلی با عجله لنگر رو باز کرد و یکی از سرنشینان با تمرکز بالا مشغول مبارزه با یک ماهی بزرگ شد، باید توضیح بدم که چون محلی ها از چوب و چرخ استفاده نمی کنن مجبور هستند عملیات نخ دهی و کلاچ رو با دست انجام بدن و چون این کار در مقابل ماهی های خیلی بزرگ ممکن نیست مجبور هستند قایق رو باز و روشن کنند و دنبال ماهی راه بیوفتند و اینقدر ماهی رو تعقیب کنند که ماهی خسته بشه و بتونند صیدش کنند، خلاصه بعد از حدود نیم ساعت تعثیب ماهی بلاخره یک شیر بزرگ شاید بیشتر از 25 کیلو صید شد.
ما امیدوارانه همچنان به تلاشمون ادامه دادیم که در حدود ساعت 2 بامداد ناگهان با یک ضربه بزرگ و کلاچ طولانی در حالت سفت استلا روبرو شدم جوری که اگه یه چرخ معمولی بود حتمن دود از کلاچش بلند می شد!!!
ادامه در قسمت بعد....
ارادتمند آرش امینی