تعداد بازدید : 7990

سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94

کاربر جديد تعداد پست : 100
سپاس شده  : 16

سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94 (قسمت سوم)
سکوی نفتی اردشیر و سکوی نفتی نوروز
 ماهیگیری در سکوی نوروز

خوب بعد از کلی اسپینینگ و البته بدون موفقیت با کلی خواب و خیال و برنامه ریزی برای خریدن لورهای بدرد بخور که تو برنامه بعدی سر بلندمون کنند به سراغ جیگینگ روزانه رفتیم، برای اینکه این روش رو بهتر درک کنید اول یکمی توضیح میدم.
 زیر قایق دسته های خیلی بزرگ ماهی های ساردین و ماهی های شبیه به اون که در کل به همه ی اونا به زبون محلی حشینه می گن در حال گردش هستند و از این فشردگی و حرکت دوار برای گیج کردن و منحرف کردن ماهی های شکارچی استفاده می کن، ماهی های شکارچی هم از اطراف و زیر این دسته ها در حال گردش هستند که ماهی هایی که به هر دلیلی از این دسته جدا می شن رو شکار کنن، پس وجود ماهی های شکارچی باعث فشردگی بیشتر این دسته ها می شه، روش ما اینه که یک ریسه با سه یا چهار انشعاب کوتاه با قلاب سایز یک یا دو که در انتها به یک سرب سایز هشت بسته شده رو بدون هیچ طعمه به وسط این دسته ها می فرستیم، ماهی های کوچیک به دلیل فشردگی دسته ها میدان دید محدودی دارن و در یک فاصله خیلی کوتاه با قلاب های استیل روبرو می شن و اونها رو با کرم های کوچیک که طعمه طبیعی اونهاست اشتباه می گیرن و به قلاب ها حمله می کنن و به دام میوفتن، ما از طریق لرزش کوچکی که روی چوب های سنسیتیو جیگینگ دریافت می کنیم متوجه به دام افتادن اونها می شیم و نخ رو آزاد می کنیم که حدود 7-8 متر پایین تر بره و از دسته ساردین ها بیاد بیرون و این یعنی اینکه شکارچی ها ساردینی که به قلاب گیر کرده رو یک ساردین از گله جدا شده می بینن و فورا به اون حمله می کنن، مشکل اینجاست که اگه این حمله تا پنج دقیقه اتفاق نیوفته اون ساردین می میره و از حرکت میوفته و دیگه مورد توجه شکارچی های قرار نمی گیره که باید بالا آورده بشه و از قلاب جدا بشه و این فرآیند دوباره تکرار بشه.
 با این روش ماهیگیری در روز می شه انواع ماهی های جش، جش سیاه، جش مقوا، زرده یا سارم، دندون فیل، تن، باراکودا ، سکن و شیر رو صید کرد که به علت دندان دار بودن زرده ، باراکودا و شیر امکان از دست رفتن طعمه و ریسه خیلی زیاده که می شه ریسه رو با سیم شماره شصت تقویت کرد ولی به همین دلیل استتار ریسه از بین می ره و گرفتن ساردین خیلی سخت می شه و کلا به دردسرش نمی ارزه!
 خوب بر می گردیم به ماهیگیری خودمون، برای اجرای این نوع ماهیگیری چوب های فست اکشن مربوط به جیگینگ شبانه رو باز کردیم و چوبهای سنسیتیو اسلو جیگ رو جایگزین کردیم و ماهیگیری شروع شد، من بزودی تونستم عمقی که دسته ساردین های در حال گردش هستند رو کشف کنم و اولین ساردین رو بگیرم ، باید اضافه کنم که بعضی وقتها پیدا کردن ساردین از گرفتن ماهی اصلی سختتر می شه بخصوص اگه چوب مناسبی نداشته باشی که لرزش ها رو منتقل کنه یا اینکه ساردین ها در عمق زیادی باشن که فشار آب اثر لرزش ضعیف یک ماهی ده سانتی رو خنثی کنه یا اینکه با سهل انگاری از عمقی که دسته حرکت می کنه رد بشی و نفهمی که دسته در چه عمقی هست و نا امید بشی.
 خلاصه اولین ماهی ساردین رو گرفتم و ماهی رو پایین فرستادم و منتظر حمله بودم که ناگهان صدای کلاچ پن ده هزار و پانصد فرهاد خبر از اولین صید داد و ما به ناچار نخ هامون رو جمع کردیم، بعد از یک مبارزه حسابی یک جش سیاه بزرگ و حسابی صید شد و باید بگم که کسایی که در آب شور ماهیگیری نکردن هیچ وقت نمی تونن توان مبارزه یک جش بزرگ رو حدس بزنن.
 اینو هم اضافه کنم که ما هر بار سه مسابقه برگزار می کنیم که اگه از قوانینش بگذریم موضوعاتش اولین، بزرگترین و بیشترین ماهی هستن که با صید فرهاد اولین عنوان پرید و به فرهاد رسید.
 دوباره ساردین رو جدا کردم و بزودی یک ساردین دیگه گرفتم و پایین فرستادم که با یک شک کوچیک روبرو شدم، با شک و تردید نخ رو بالا آوردم و دیدم از ساردینم فقط یک کله و یکمی از ستون مهره ها باقی مونده و ماهی شکارچی عزیز بقیه رو نوش جان کرده و به قلاب نیوفتاده! در حال کندن بقایای ساردین بودم که دوباره صدای کلاچ سنگین پن شنیده شد و فرهاد دومین جش رو هم صید کرد! توان مبارزه جش به اندازه ای هست که تقریبا همیشه فکر می کنی که چوبت خواهد شکست!
خلاصه به همین منوال فرهاد سومین ماهی رو هم که یک جش سفید بود گرفت و نتیجه برای من و محمود 3 بر هیچ شد! ولی ما همچنان به تلاشمون ادامه می دادیم تا اینکه بلاخره یک کلاچ سرعتی و مبارزه نه چندان پر زور نشانه ای از یک خبر خوب برای من بود، بله بلاخره چرخ استلا ی من اولین ماهیشو دشت کرد و یک باراکودای نسبتا خوب بالا اومد! باراکودا خیلی اهل مبارزه نیست و فقط در اول و آخر بالا اومدن مبارزه می کنه ولی خوب صیدش خیلی خوشحال کننده است.
 بعد از اون فرهاد یک جش دیگه گرفت و محمود هم یک باراکودا و بعد هر کدوم یک زرده گرفتیم که دقیقا یک سایز بودن، و بعد فرهاد 2 تا زرده دیگه هم گرفت و بعد من یک جش گرفتم و محمود یک ماهی چخ گرفت و برای اولین بار برنامه جوری پیش رفت که فرهاد هر سه مسابقه رو برد و من و محمود حسابی ضایع شدیم!
کم کم داشتیم به غروب آفتاب نزدیک می شدیم و هوس اسپینینگ با پرش ساردین ها به بیرون از آب دوباره زنده شد!
 به دلیل کمبود امکانات بخصوص لور و اسپون بدرد بخور قرار شد فقط با یک چوب اسپینینگ کنیم و به نوبت شانسمون رو امتحان کنیم، با گشت و گذار حسابی توی وسایل فقط 2 تا طعمه نیمه مناسب پبدا کردیم و اسپینینگ شروع شد، در اولین پرتاب موفق به گرفتن یک باراکودای شصت سانتی شدم و خوشحالی شدیدی بر جو قایق حاکم شد!که متاسفانه به دلیل اتمام شارژ دوربین فیلم یا عکسی از این قسمت نداریم! به لطف چوب سه متری استیل پاور دام که با مشاوره پیمان عزیز خریده بودم می تونستیم با یکمی دقت پرتاب هایی تا هشتاد متر داشته باشیم و کشیدن و مبارزه با ماهی از فواصل دور بر هیجان کار افزوده بود بخصوص در صید های بعدی که ماهی های درشت زرده رو صید کردیم و این ماهی ها بارها اقدام به پرش های بلند به بیرون آب می کنند که صحنه های زیبا و پر دلهره و هیجانی در یاد آدم به یادگار می مونه...
در حالی که یک ساعت تا تاریک شدن هوا مونده بود هر 2 لور باقی مونده رو هم از دست دادیم و متوجه شدیم وقتی بک باراکودا به قلاب میوفته جفتش به بالای سیم حمله می کنه و باعث فرار جفتش می شه و در همین رابطه چند تا داستان با مزه از ناخدای قایق که غواص بود و این صحنه ها رو از زیر آب دیده بود شنیدیم، ماهیگیری اسپینینگ هم تقریبا مساوی تموم شد و تغییری در نتیجه مسابقه نداد و ما بعد از از دست رفتن طعمه دوم رفتیم تا چایی و غذایی بخوریم و استراحتی بکنیم تا جیگینگ شبانه! خلاصه من از ساعت نه تا ساعت ده شب خوابیدم و با فقط یک ساعت خواب به استقبال ماهیگیری شبانه زیر نور مشعل رفتم، جیگینگ رو شروع کردیم و با حرارت ادامه دادیم ولی تا ساعت سه و سی دقیقه بامداد هیچی به هیچی و ما که از فرسودگی و خستگی در حال مرگ بودیم بیخیال شدیم و خوابیدیم و قرار شد که فردا صبح بعد از صبحانه 1 ساعت ترولینگ کنیم و به گناوه برگردیم که همین کار رو هم کردیم و ساعت شش صبحانه خوردیم و ساعت شش و نیم تا هشت ترولینگ کردیم و بازم بی نتیجه بود و برگشتیم به گناوه! قرار شد همون بعد از ظهر به سمت تهران حرکت کنیم و به روز کاری سه شنبه قبل از تعطیلی برسیم که اشتباه بزرگی بود و ساعت پنج و نیم صبح نزدیکی خرم آباد با یه کامیون تصادف کردیم و تا ساعت 5 بعد از ظهر روز بعد برای گرفتن کروکی معطل شدیم و با هزار جور مکافات و در حالت مرگ از خستگی و بی خوابی به تهران رسیدیم، جای همه ی شما دوستان عزیز در قسمت های خوب برنامه خالی بود.از طولانی شدن سفرنامه و تاخیر در انتشار عذرخواهی می کنم.
 ارادتمند آرش امینی.

سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94 سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94 سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94 سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94 سفرنامه ماهیگیری آب شور در خلیج فارس خرداد 94

ویرایش شده توسط آرش امینی در تاریخ ۱۹/۱۲/۱۳۹۵   ۰۰:۱۴
برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
شبکه اجتماعی تخصصی ماهیگیران ایران

برای عضویت در خبرنامه
ایمیل خود را وارد کنید